مشکلات بنیادین مذهبی

 

اعتقاد دارم که خدا آخرش همه چی رو درست می کنه

اعتقاد دارم که خدا تو اوج ناامیدی به داد آدم میرسه

اعتقاد دارم که خدا صدای خفه شده آدم رو می شنوه

اعتقاد دارم که خدا داد آدم رو می گیره

اعتقاد دارم که خدا بهترین قاضی و داوره

اعتقاد دارم که خدا آه دل شکسته رو می شنوه

اعتقاد دارم که خدا بهتر از آدم می دونه که چی خوبه  

اعتقاد دارم که خدا ریشه ظلم و حق کشی رو خشک می کنه 

 

من کلا خیلی اعتقاد دارم که همشون هم قرص و محکم سرجاشونند

وهیچ عاملی تو دنیا نمی تونه اونها رو سست کنه 

 

فقط من دیگه به خدا اعتقاد ندارم 

  

 

نظرات 13 + ارسال نظر
پرشکوه دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://parshkooh.persianblog.ir/

وقتی به خدا اعتقاد نداری به بقیه اعتقاد داشته باشی مهم نیست. اگر به خدا اعنقاد داری باید به بقیه هم معتقد باشی چون انگاه خدای کاملی نداری.

درسته عزیزم

ولی خیلی از ماها خدا رو با کارهایی که برامون می کنه می شناسیم و باوری به خودش نداریم

یا مذهب داریم ولی خدا نداریم

فاطمه دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:03 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com

این جناب پر شکوه چه سختش کرده .... تو خودت را بشناس .. انگار که خدای خود را شناخته ای ....

من با اطمینان کامل میگم که تو خدا رو قبول داری ولی یه کم باهاش قهری الان، شاید هم ازش دلخوری، شاید هم ازش خجالت می کشی ... خلاصه داری فرافکنی می کنی


یه چیز هم درگوشی بگم؟ ما قبولت داریم آبجیییییی

خوشگل گل گفتی
ولی من که منظورم خودم نبودم
من کلا آدمهای مذهبی یا مومنی رو گفتم که به خدا باور ندارند ولی مومنین خوبی هستند!!!
نمی دونم...خودمم نمی دونم چی می گم!

من خودم اتفاقا به خدا اعتقاد دارم به موارد بالاییش اعتقاد ندارم!


راستی تو هم گوشتو بیار...منم قبولت دارم آبجییییییییییی

Ye Dokhtar دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ http://wwwcocl2.persanblog.ir

با خدا باش، پادشاهی کن...
بی خدا باش، هرچه خاهی کن...

یعنی خدا جمهوری خواه نیست؟

Ye Dokhtar دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ http://wwwcocl2.persanblog.ir

منظورم "خواهی" بود!!! D:

ملتفتم

محمدرضا دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ http://www.hazion.blogfa.com

خوبه خسته نباشی!!!!

نه بابا
کی خسته است؟
دشمن
دشمن کیه؟
آمریکا
انگلیس؟
هیچی نیس

یک ماما با چکمه های سفید سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:38 ق.ظ http://newmidwife.blogsky.com

....بذارالان چیزی نگم...ولی به خدا اعتقاد دارم!

غزاله سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ http://ms1.blogsky.com


خیلی جالبه

بالاخره به چی اعقاد داری

به روح!

مترجم دردها چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://fenap.blogsky.com

سلام

این چند وقته چرا اشفته حالی ؟تو را چه شده!؟

مترجم دردهااااااااااااااااااا؟
تازه می گی چرا آشفته حالم؟

فانی چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ق.ظ http://oldmidwife.persianblog.ir

اشکالی نداره.اون کار خودشو می کنه.تو به من اعتقاد داشته باش!

باشه
من همین الان هدایت شدم و به مذهب فانیاییون گرویدم
اوکی؟

فاطمه چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com

خوبی فیلسوف معتقد؟

چرا من دارم معتاد شماها می شم؟

فیلسوف؟
معتقد؟
معتاد؟
من؟
جان؟

ایمان شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:48 ب.ظ http://istgaah.bloghaa.com

این بحران های هر از چندی،هر از چندی یقه گیر آدم میشه اما یادت باشه(هرچند خودم یادم میره گاهی)ان الله مع الصابرین!

ممنون
اصلا آدمیزاد به بحران زنده است!

معلم روستا چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:28 ق.ظ http://villageteacher.persianblog.ir

سلام
این اعتقادی که شما می فرمایید ،امری نسبی است یا مطلق؟و آن چیزی را که به آن اعتقاد ندارید چقدر می شناسید؟چون شرط اول اعتقاد نداشتن شناختن است.من به فوتبال ایران اعتقاد ندارم چون می بینم و می فهمم که مشکلات آن بسیار است.
پس شما خدارا کامل می شناسید و براساس شناختتان به آن اعتقاد ندارید.نقاط قوت و ضعفش را حتماً می دانید که آن را کنار گذاشته اید.
این شناخت شما از کجا سرچشمه گرفته است؟از اطرافتان ،یعنی میزان دریافت شما از خدا کاملاً برمی گردد به حواس و ادراکات شما از این کره زمین.و این یعنی امری کاملاً نسبی،چون شما از کرات دیگر و موجودات آن خبر ندارید.
پس شناخت شما کامل نیست.پس اعتقاد نداشتنتان هم کامل نیست.
همانطور که اعتقاد داشتن هم هیچ وقت کامل نیست.
حال ما مجبور به انتخاب یکی از این دو هستیم
اعتقاد یا بی اعتقادی؟
و این بر می گردد به هر فرد
بی اعتقادانی را دیدم در لباس معتقد و معتقدانی دیدم در لباس بی اعتقادی.

همه اینها را که گفتم بر می گردد به عقل ناقصم که باز امری است کاملاً نسبی.
با عقلم به جایی نرسیدم ولی می دانم چیزهایی هست که من نمی دانم

ببخشید چقدر حرف زدم.ضمناً از حضورتان در وبلاگ محقرم بسیار سپاسگذارم

سلام
خیلی افتخار دادین و خیلی ممنونم که اینهمه وقت گذاشتید
من تمام حرفاتونو قبول دارم وازقلمتونم لذت بردم
ولی آقا به خدا نشراکاذیب شده
اینا که گفتید من نبودم یعنی من اینجوری فکر نمی کنم این "من" توی پست من نیستم من اعاده حیثیت می کنم از خودم

"بی اعتقادانی را دیدم در لباس معتقد و معتقدانی دیدم در لباس بی اعتقادی."
این جملتون واقعا شاهکار بود من هم همین منظورم بود دیگه همون بی اعتقادان درلباس معتقد همونایی که تمام اعمال مذهبیشونو انجام میدندولی خدایی ندارند خودتون بهتر از من می دونید
من شاید جزو گروه دوم نباشم ولی جزو گروه اول هم نیستم پس جزو کدومام؟

راستی اومدن به وبتون باعث افتخاربنده بود محقری هم از ماست

معلم روستا پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ق.ظ http://villageteacher.persianblog.ir

سلام
منظور شما را درک کردم.قسمت دوم آن جمله هم خطاب به من شما بود.
همینکه فکر می کنید یعنی خیلی.....خیلی خیلی....
موفق و پیروز باشید.

ممنونم
نه خیلی نیست...یک ذره هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد