کاشکار

باغبان خوبی نیستم

ولی نشستم کاش می کارم

کاش های رنگی 

بنفش و صورتی ...سفید و سرمه ای...آبی کمرنگ وطلایی... 

قرمز و مشکی...سبز وقهوه ای ، این یکی شاید درخته... 

  

یک کاش باشه برای اون سال

یک کاش باشه برای اون روز

یک کاش باشه برای اون لحظه

یک کاش باشه برای اون آدم

یک کاش باشه برای هر چیزی که شد

یک کاش باشه برای هر چیزی که نشد

یک کاش باشه برای همه چی حتی اونهایی که خوب بودند...

قشنگترین کاش خوشبوترین و خوشرنگترین کاش هم باشه برای خودم

اون وسط ها می کارمش 

 اما نه جوری که نشه بوش کرد وقتی از کنارش با عجله رد می شم... 

 

کاش می کارم ...یک عالمه و ذکر هم می گم برای تبرکش... 

برای بیشتر شدنش شاید 

دل و دستم بوی کاش گرفته

زندگیم رو به کاش کاشتم...  

 

باغچه ام اما

 هنوز بوی حسرت میده ... حسرت تازه نم خورده

گل آرزو که  پژمرده است...  

 

 

باغبان خوبی نیستم انگار

باغبان خوبی بودم کاش...

ای صاحب فال...



خودت بدان و گیر بیخود به من نده



به همین مناسبت...

 

  

روز پدر رو تبریک می گم به    

بچه هایی که پدر ندارند  

بچه هایی که پدر بدی دارند  

بچه هایی که پدرشون ولشون کرده  

بچه هایی که پدر خونواده شدند با اینکه خودشون بچه بودند 

 

و تبریک می گم به  

پدرهایی که بچه هاشون رو از دست دادند  

پدرهایی که اصلا بچه دار نمی شند  

پدرهایی که بچه هاشون ولشون کردند و رفتند  

پدرهایی که پدر خیلی ها هستند غیر از بچه خودشون   

 

 

به پدرها و بچه های نرمال تبریک نمی گم 

 

به مادرهایی که نقش پدر رو هم دارند تبریک نمی گم 

 

به کسانی که فکر می کنند این روز روز مرده هم تبریک نمی گم 

 

 

  

ولی ویژه ترین تبریکم به لباس زیر و جوراب فروشی های مردانه است 

 

آقا همیشه به روز پدر!!!

  

 

 

 

 

به دنیا مردن...



بیست و دوم خرداد گذشت


و هنوز به دنیا نیومده


طفل دوساله امید من


از بس که هر روز می میره...





شب آرزوها


همه آرزوهای نداشته ام آمین


همه رویاهای احمقانه ام آمین


همه خواسته های غیرمنطقی ام امین


همه تمایلات بچه گانه ام آمین


همه امیدهای محالم آمین


امشب آرزو دارم به جای خدا هم خدا شوم...خدایا!آمین!




3 واحد مدارمنطقی

 

 

1,1  :   تو همینی هستی که هستی 

0,1  :   تو همینی نیستی که هستی 

1,0  :   تو همینی هستی که نیستی 

0,0  :   تو همینی نیستی که نیستی 

 

 

 

توی کامپیوترو نمی دونم 

 

ولی توی زندگی مهم نتیجه اش نیست 

 

مهم عمریه که تلف می کنی تا حالت خودت رو قبول کنی

 

 

 

 

غر!

 

 

لب و لوچه آویزان 

شانه هایم افتاده  

چشم ها خسته    

سرم پارتی  

قلبم هشت سال جنگ تحمیلی 

پاهایم مورمور 

دستهایم کرخ    

جسمم ناتوان 

کارم ضایع 

روحیه ام داغان  

   

امیدم نا امید  

آرزوهایم برفنا  

چشم انداز آینده ام تاریک 

دورنمای گذشته ام شرم آور  

حالم ضدحال  

  

تصمیماتم کبری  

خودم ولی صغری 

اراده ام سست 

 همتم اسفناک  

رویاهایم نامربوط 

افکارم مازوخیستی  

خیالپردازی هایم سادیستی 

خواب هایم ترسناک   

 

خدایم جبار  

دنیایم بیمار

سرنوشتم گنگ 

پانوشتم سخت 

خودم بیخود... 

 

  

تازه فردا یعنی چهار ساعت دیگه باید پاشم برم شمال  

 

اگه غرق نشدم و خدا بخواد سه شنبه میام  

 

اگه غرق شدم و خدا نخواست هم که دیگه هیچی ...

 

فعلا خوش باشین تا ببینم چی پیش میاد!!!  

 

 

 

 

 

 

 

هستی؟

 

 

خدا نیست چون : 

  

این وضع مملکت هاست 

 

این وضع دنیاست 

 

این وضع آدم هاست  

 

این وضع بچه هاست

 

این وضع زندگی هاست 

 

 

 

 

خدا هست چون :  

 

هست. 

 

 

 

 

حفظ ظاهر

 

اولش چشمات گرد میشه   

بی حرکت می شی  

البته فقط برای یه کمی از یک ثانیه  

بعد سریع و تند بر می گردی به حالت اولت  

لبخند می زنی ... الکی  

سرتو تند تند اینور و اونور تکون می دی  

دستات هم همینطور  ... نمی دونی باهاشون چی کارکنی  

مغزت خالیه ... یادش رفته دستور بده  

یه چیزی هست که از تو قویتره   

دیگه فایده نداره  

می خوای ... ولی سخته خیلی    

 

پلک میزنی و اشک هات می ریزند پایین ...